وای......+18
وبلاگ30ک3..............بدوبیا تا فیلتر نشده




تاریخ: یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط سجادباقرزارع

دست دوستم یه گوشی ایفون دیدم حسودیم شد اومدم خونه به مامانم میگم من یه اپل میخوام؟ ی لبخند مرموز زد! شب که بابام اومد دستش یه پلاستیک سیبه میگه تو فک کردی من وبابات انگلیسی بلد نیستیم!

===============================

نمی دونم این دخترا چرا انقدر شکاکن ؟!؟هر هفت تا دوست دخترامم این طورین!!! واقعآ چرا؟

===============================

بابام به اصرار مامانم رفته باهاش مکه… زنگ زدم اونجا میگم چطوری حاجی ؟میگه حاجی باباته مرتیکه …!این بابا آخر منو دق میده

===============================

ما که اسطوره هامون شاملو و فروغ فرخزاد و ارنستوچگوارا و هایده و داریوش بودن شدیم این….وای به حال بچه های ما که اسطوره هاشون کامی پاسکال و علیشمس و ساسی مانکن و جاستین بیبره

===============================

در نظر دارم با یه دختر عرب ازدواج کنم و اسم بچمو بذارم خلیج پارس تا به مملکتم خدمت کرده باشم… در این حد فداکارم من…!

===============================

از اینجا به بعد رو از دل نوشته های من و تو برداشتم

----------------------

اون گوشه از قلبم که مال هیچکس نیست:

بیست تومن پیش ، ماهیانه چهارصد و پنجاه هزار تومن اجاره

.

.

.

بگو دوچرخه……….سیبیل بابات میچرخه

بگو فرانسه………..بابات قد آدامسه

بگو خاک انداز………….خودتو جلو بی انداز

بگو متکا…………….بخور از این کتک ها

بگو چاقو…………….برو بچه دماغو

بگو اشرف…….. دلم برات قش رفت.

از تفریحات سالم ما دهه شصتی ها :+

.

.

.

رفتم تو کوه داد زدم .. یعنی از من خوشگل ترم هست !؟

صدا اومد هست هست هست … هیچی دیگه برگشتم خونه!

.

.

.

کنار ما یه دفتر بیمه هستش ، دختره اومده میگه کولر ما باد داغ میزنه نمیدونم چشه خراب شده :|اول فک کردم فشار آب ضعیفه آب نداره ، بعد از کلی مهندسی متوجه شدم کلید پمپ کولر رو نزده :|

میگم شما درس خوندی !؟ میگه لیسانس دارم ! یه نگاه عاقل اندر سفیه کردم بهش و محل رو ترک کردم …

.

.

.

همه حرووف الفبای انگلیسی رو اینطوری یاد گرفتن یا فقط من اینطوری ام؟

A B C D E F G H I J K elemeno P Q R S T U V W X Y Z

.

.

.

تو خارج حتی گداهاشونم خارجی حرف میزنن ….. :|

ما کجائیم و اونا کجا…. :دی

.

.

.

مامان و بابام نشسته بودن داشتن چایی میخوردن،به مامانم گفتم :

خوب حال میکنیدا پسر به این ماهی دارید

چند لحظه سکوت کردن و بهم خیره شدن

بابام یه آخی کشید و با افسوس به مامانم گفت : چاییتو بخور….

من :|

.

.

.

نفرین نمیکنم …

خدا ازت بگذره …

بعدم دنده عقب بیاد از روت رد شه قشنگ له شی!!!!




تاریخ: یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط سجادباقرزارع

دارم تو تلوزیون فیلم گریه دار میبینم گریه میکنم.. مامانم اومده میگه فیلمش گریه داره؟؟ میگم پـ نـ پـ خنده داره دارم گریه میکنم کارگردانشو ضایع کنم!!!

مامانه داریم‌ ؟!!!!!!




تاریخ: یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط سجادباقرزارع

همیشه دوربینهای پلیس تصاویر جالبی رو ثبت میکنن

این فیلم توسط دوربین پلیس ضبط شده و نشون میده چرا نباید تو جاده وایسیم!!




تاریخ: یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط سجادباقرزارع



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط سجادباقرزارع

وقتی که میگن زن شیطون رو هم درس میده قبول کن!

زن به شیطان گفت : آیا آن مرد خیاط را می بینی ؟ میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد ؟

شیطان گفت : آری و این کار بسیار آسان است
پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی می کرد او را وسوسه کند اما مرد خیاط همسرش را بسیار دوست داشت و اصلا به طلاق فکر هم نمی کرد
پس شیطان برگشت و به شکست خود در مقابل مرد خیاط اعتراف کرد
سپس زن گفت : اکنون آنچه اتفاق می افتد ببین و تماشا کن
زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت :
چند متری از این پارچه ی زیبا میخواهم پسرم میخواهد آن را به معشوقه اش هدیه دهد پس خیاط پارچه را به زن داد. سپس آن زن رفت به خانه مرد خیاط و در زد و زن خیاط در را باز کرد وآن زن به او گفت : اگر ممکن است میخواهم وارد خانه تان شوم برای ادای نماز ، و زن خیاط گفت :بفرمایید،خوش آمدید
و آن زن پس از آنکه نمازش تمام شد آن پارچه را پشت در اتاق گذاشت بدون آنکه زن خیاط متوجه شود و سپس از خانه خارج شد و هنگامی که مرد خیاط به خانه برگشت آن پارچه را دید و فورا داستان آن زن و معشوقه ی پسرش را به یاد آورد و همسرش را همان موقع طلاق داد
سپس شیطان گفت : اکنون من به کید و مکر زنان اعتراف می کنم
و آن زن گفت :کمی صبر کن
نظرت چیست اگر مرد خیاط و همسرش را به همدیگر بازگردانم؟؟؟!!!
شیطان با تعجب گفت : چگونه ؟؟؟
آن زن روز بعدش رفت پیش خیاط و به او گفت
همان پارچه ی زیبایی را که دیروز از شما خریدم یکی دیگر میخواهم برای اینکه دیروز رفتم به خانه ی یک زنی محترم برای ادای نمازو آن پارچه را آنجا فراموش کردم و خجالت کشیدم دوباره بروم و پارچه را از او بگیرم و اینجا مرد خیاط رفت و از همسرش عذرخواهی کرد و او را برگرداند به خانه اش.
و الان شیطان در بیمارستان روانی به سر میبرد!!

 

لینک منبع: بروزترینها




تاریخ: یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط سجادباقرزارع


جوک های جدید و خنده بازار اسفند ماه

ﻫﯿﺸﮑﯽ ﻫﻢ ﻋﺎﺷــــــــﻖ ﻣﺎ ﻧﻤﯿﺸﻪ…!.

.

.

ﺣﺎﻻ ﺧﻮدم ﺗﻨـــــﻬﺎ ﺑﻤﻮﻧﻢ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺘـﺎ
ﺑﻪ ﻓﮑﺮ اﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﮐﻤـــــﺎﻻﺗﻢ ﮐﻪ دارﻩ ﻫـــﺪر ﻣﯿﺮﻩ…

 

 

 

 



ما خونوادگی قرار گذاشتیم امسال عید با تخمه از مهمونامون پذیرایی کنیم بعد هرکی بچه خوبی بود و تخمه نخورد یه پسته بهش جایزه بدیم
پسته کیلویی شصت تومن شوخی نیست که والا !

 

 

 

 

 

اطلاعیه کاملا جـــــدی !

 

افق به شرط چاقو…
نون خشک بیار افق ببر…
اعتبارتو با ١۴٩ بزن ٢٠% افق هدیه بگیر…
با ارسال پیامک به ۴٧۴٧ شانس خودتونو برای برنده شدن افق فانتزی امتحان کنید…
افق فرسوده خریداریم…
یک قطعه افق کلنگی فروش یا معاوضه…
هرچی میخوای ببر ولی افقو با خودت نبر…!
افقیه افــــــــــق!!




تاریخ: یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط سجادباقرزارع

3p طنز (سر63)



چند سال پیش پدر شوهر عمه م فوت کرده بود و ما رفته بودیم تبریز برای مراسم.

تو مسجد که بودیم عمه م دم در وایستاده بود و از مهمونا تشکر میکرد و

گریه میکرد.یکی از مهمونا موقع خداحافظی عمه مو بغل کرد و عمه م

حواسش نبود و دماغشو با روسری اون خانومه پاک کرد.

ما دیگه مرده بودیم از خنده!!!!
.
.
.
.
ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﻫﺎ ﺩﺭ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﺗﻮ ﻟﮑﺴﻮﺱ، ﺑﻨﺰ ﻭ ﺑﯽ ﺍﻡ ﻭ ﺩﺍﺷﺘﻦ،

ﺍﻻﻥ ﻣﻦ ﺗﻮ ﭘﺮﺍﯾﺪ ﺩﺍﺭﻡ!

ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ ﺳﺎﻝ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺲ ﺭﻭ ﺭﻭﯼ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ :|



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط سجادباقرزارع

تویی که ادعات میشه همه دنبالتن ......

اینو بدون جنس ارزون زیاد مشتری داره :))
.
.
.
.
طرف تو فیسبوکش نظرسنجی گذاشته پرسیده :

گروه خونی تان چیست ؟

آخه نتیجه اش به چه دردت می خوره ؟

خون آشامی ؛ دنبال خون خوش خوراک می گردی لامصب :))
.
.
.
.
واسه رسیدن به ما باید دست و پا بزنی

زنگ و اس ام اس که همه میزنن :))
.
.
.
.
خوب که فکر میکنم می بینم زندگی خیلی هم بد نیست

واقعا مزخرفه
.
.
.
.
من حوصله ندارم ریش و سبیلم رو بزنم

اونوقت یه سری از این پسرا ابروهاشونم برمیدارن

ای دمتون گرم :| !!!!



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط سجادباقرزارع


اس ام اس و جوک های جدید اسفند



.

.

من هروقت مي دوئم که به اتوبوس برسم ولي نمي رسم

همينطور به دويدن ادامه ميدم که فکر نکنن ضايع شدم:)))

يه بار سه ايستگاه دويدم :|

.

.

.

بچه هاي الآن که سختي نمي کشن؟

ما دهنمون صاف شد انقدر دفتر خط کشي کرديم.

يارو دفتر ميخره از قبل توش مشقاشم نوشته شده حتي..!!

.

.

.

تعارف که نداريم، هميشه در هر فداى سرت

يه خاک بر سرت به صورت مستتر و بالقوه وجود داره !
 



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,
ارسال توسط سجادباقرزارع
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 66
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1

بهترین و زیباترین کدهای جاوا اسکریپت به همراه آزمایش آن کد

بهترین و زیباترین کدهای جاوا اسکریپت به همراه آزمایش آن کد بزرگترین سایت جاوا اسکریپت ایران

Static ball